چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۶/۲۷

قزوین در مشارکت اجتماعی چگونه است؟

شهر برای شهروندان

زمانی بود که مدیریت سنتی تنها شیوه ممکن اداره شهر تاکید می‌شد و اداره غیردموکراتیک یگانه راه بود و شهروندان بیگانه با حاکمان شهر ؛ اما در رویکرد جدید مدیریت مدرن، باور بر این است که قدرت فقط و فقط در یک تیم جمعی است که باعث می‌شود بهترین ایده‌ها شکل بگیرد و مسائل با کمترین هزینه حل شود. اکنون هم سرپرست معاون برنامه‌ریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری قزوین از اهمیت مشارکت و تعامل در اداره شهر سخن می‌گوید و آن را از مهمترین عوامل تداوم حیات بشر فرآیندی تعاملی چند سویه در مسیر دستیابی به توسعه می‌داند. کشاورز صفیئی، مهم‌ترین اولویت جوامع امروزی را افزایش مشارکت همه اقشار جامعه را در فعالیت‌های اجتماعی می داند و تأکید می‌کند: توسعه یک شهر بیش از هر چیز به مشارکت فعال و وفاق اجتماعی شهروندان آن به‌عنوان یکی از مهمترین سرمایه‌های اجتماعی شهر وابسته است و در صورت فقدان این مشارکت، زمینه برخورد، اختلاف و تضاد در میان عملکرد بخش‌های مختلف جامعه فراهم می‌شود. سرپرست معاونت برنامه‌ریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری قزوین، مشارکت شهروندان را بیانگر پویایی، خلاقیت و نشاط شخصیت دانسته و می‌افزاید: مشارکت اجتماعی در بطن خود نشاط و شادابی را پرورش داده و کارکردهایی چون پراکندن حس تعلق‌خاطر به شهر، بالابردن سطح امید به زندگی، افزایش حس تعهد و مسئولیت شناسی نسبت به جامعه و ایجاد تمایل به آداب‌ و رسوم و فرهنگ و سنت دارد.

واگذاری بخشی از فعالیت‌ها

محمود داوران، مدرس دانشگاه در حوزه برنامه‌ریزی شهری  درگفت و گو با پیام شهر در مورد مشارکت شهروندان بیان می‌کند: شهرها از آن جهت اهمیت دارند که در سطوح جهانی، منطقه‌ای و ملی جمعیت بیشتری را در خود جای می‌دهند؛ به طوری که هم اکنون 75 درصد از مردم ایران، یعنی جمعیتی بالغ بر 60 میلون نفر در هزار و 245 شهرساکن هستند، همچنین شهرها مراکز اصلی خلاقیت‌های هنری، فرهنگی، و شکوفایی ورزشی به شمار می‌روند؛ حتی با تمرکز و انباشت سرمایه و فعالیت‌های تجاری و اقتصادی بیشترین ارزش افزوده و درآمد ملی در شهرها ایجاد می‌شود.

او، در تبیین مشکلات کنونی ساکنان شهرها اظهار می‌دارد: اگرچه شهرها نماد توسعه تمدنی بشر قلمداد می‌شود؛ اما ساکنان آن‌ها به طور چشمگیری با انواع مشکلات و نارسایی‌ها دست به گریبان هستند که از جمله این مشکلات می‌توان به موضوعاتی مانند به خطر افتادن سلامت فضاهای زیستی و اکولوژیک، مشکلات ترافیکی، آلودگی هوا، هدر رفت  آب و انرژی، دست اندازی به زمین‌های مرغوب قابل کشت محاور شهرها، تخریب باغ ها، توسعه حاشیه نشینی و فقر شهری و کمبود مسکن و زیرساخت‌های رفاهی و بی‌عدالتی فضایی و اکولوژیک اشاره کرد.

داوران می افزاید: مسأله بافت فرسوده و زوال مراکز شهری و کمبود سرانه فضاهای سبز، همراه با ضعف‌های فرهنگ شهروندی، محیط زیستی، ترافیکی، آپارتمان نشینی، گردشگری، ورزشی و مشارکت در امور شهری از دیگر مشکلات شهری به شمار می‌رود.

این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به الگوهای مدیریت شهری بیان می‌کند: مدیریت شهری متمرکز و مدیریت شهری غیرمتمرکز دو الگوی اصلی هستند که در مدیریت شهری متمرکز، قدرت اصلی در اختیار دولت مرکزی است و مدیر محلی در حد تصدی‌گری توانایی مانور دارد و نظر مردم در مسائل اساسی شهر مانند سیاست گذاری‌ها و برنامه ریزی‌ها لحاظ نمی‌شود؛ اما در مدیریت شهری غیرمتمرکز، دولت فقط وظایف حاکمیتی را بر عهده دارد و بقیه وظایف به شهرداری‌ها، بخش خصوصی یا NGO ها واگذار می‌شود، در این الگو مدیریت شهری براساس آرای مستقیم مردم انتخاب می‌شود و مردم بر کار اعضای شورای شهر که در سطوح مختلف تصمیم‌گیری می‌کنند و نظارت  دارند.

داوران معتقد است؛ ساختارهای قانونی، شیوه‌های عملکردی و روش‌های اجرایی و مدیریتی گواهی می‌دهد که در این دیار، الگوی مدیریت شهری به معنای عام از نوع متمرکز است؛ از همین رو دخالت مردم در امور شهری در سطوح تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و سیاستگذاری و برنامه ریزی و اجرا در حداقل ممکن جریان می‌یابد و در بیشتر موارد از بالا به پایین است و اراده مردم نقش انفعالی دارد.

او با بیان این مطلب که شوراهای شهر کنونی هم  چندان نتوانسته ماهیت متمرکز و غیرمشارکتی کنونی شهرداری را تغییر دهد، می‌افزاید: تمرکزگرایی و تناسب نداشتن میان اختیارات مدیریت شهری با انتظارات شهروندان و وظایف قانونی محوله، تفرق، تعدد و چندپارگی در مراکز سیاستگذاری، برنامه ریزی و هدایت مدیریت شهری، ناهماهنگی سطوح مختلف سیاستگذاری و برنامه ریزی، ناکارآمدی و ضعف اقتصاد شهری و پایین بودن سطح درآمدهای مدیریت شهری، گسترش نیافتن و فعالیت مؤثر نهادهای مشارکتی، سمن ها،تشکل‌های صنفی و احزاب مستقل و مردمی، ضعف نهادهای مردمی و پایین بودن سطح آگاهی و مسئولیت پذیری شهروندان در اداره امور شهری و... از مهمترین عوامل ریشه‌ای تنگناهای مدیریت شهری محسوب می‌شود.

این مدرس دانشگاه، انتقال قدرت به سطوح میانی و محلی در ساختار قدرت، ارتقای موقعیت و قدرت شوراها در راستای سیاستگذاری و برنامه‌ریزی محلی، توزیع قدرت در سطح محلی به نواحی محلات به طور واقعی، جلب مشارکت عمومی از طریق اعتلای آموزش شهروندی، رفع ابهام در خصوص جایگاه مدیریت شهری و در راستای تحقق مدیریت شهری یکپارچه و به تعبیر صحیح‌تر شکل‌گیری حکمروایی مطلوب شهری را از راهکارهای کاهش مشکلات شهری در ابعاد مختلف و بهبود کیفیت زندگی و تحقق شهر پایدار و افزایش مشارکت شهروندان در امور شهری برشمرد.

داوران تاکید می‌کند که مشارکت شهروندان و شکل‌گیری مدیریت شهری هماهنگ و ناکارآمد، بدون افزایش کیفیت زندگی مردم از طریق بسط آزادی‌های دمکراتیک و رفع فقر و کاهش طبقاتی و همچنین حفظ محیط زیست امکان پذیر نیست.

تغییر در شیوه‌ مشارکت شهری

سودابه خسروپور، جامعه شناس هم در مورد مشارکت شهروندان در اداره شهر به "پیام شهر" می‌گوید: آن چه امروز توسعه و بهره‌وري خدمات شهري را تضمين مي‌كند، مشاركت همه جانبه شهروندان در فعاليت‌هاي شهري است كه مي‌تواند مشروعيت، مقبوليت و رضايت‌مندي شهروندان را براي مديريت شهري به ارمغان آورد؛ البته مسائل اجتماعي، اقتصادي، كالبدي و فرهنگي در شهرها بر پيچيدگي موضوع افزوده است.

او می افزاید: جامعه شناسان معتقدند مشاركت اجتماعي از عناصر نظم اجتماعي است. مشارکت به معنای احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آن که به فعالیت اجتماعی منجر می‌شود و فرآیندی سازمان یافته است که فرد در آن به فعالیتی ارادی و داوطلبانه دست می‌زند. مشارکت فعال شهروندان، رشد و تعالی شخصیت آنان، گسترش توانایی‌های افراد، تقویت هویت شهری و حس اعتماد و همکاری میان اهالی شهر و اصلاح سبک زندگی شهروندان را در برمی‌گیرد و نیز ابزاری برای تقویت مدیران در مدیریت شهری و ایفای وظایف آن‌ها است.

این جامعه شناس بر این عقیده است «تعهد و عمل به مشاركت» و «تمايل به مشاركت» از هم متمايز است. در برداشت اول، احساس تعلق به گروهي خاص و داشتن سهمي در هستي آن وجود دارد و در معناي دوم، شركتي فعالانه در گروه و انجام فعاليت اجتماعي مطرح است. يكي از مباحث مهم در شهر، دستيابي همه ساكنين به خدمات و تسهيلات عمومي شهري است. افزايش جمعيت در شهرهاي بزرگ از يك طرف و ناتوانی مديريت شهري در پاسخگويي به نياز شهروندان از سوي ديگر، كاهش عدالت شهري را در پي داشته؛ از اين رو در دهه‌هاي اخير موضوع مشاركت مردم در اداره امور شهرها توجه مديران شهري را براي افزايش كارايي، انسجام و رضايت شهروندان برانگيخته است.

 خسروپور می‌گوید: روش‌ها و انواع شيوه‌هاي مشاركت مردم در مديريت شهري هر روز با توجه به نياز شهرها تغيير مي‌كند. مديران شهري بايد با توجه به نياز مردم و ويژگي‌هاي كالبدي آن شهر اقدام به جذب و سازماندهي مشاركت‌هاي مردمي کنند و از سويي ديگر در موارد بسياري نيز براي مديران اداره كننده شهرها، مفهوم و ابعاد مشاركت مردم در اداره امور شهر به خوبي و روشني تبين نشده و این امر سبب شده نتوانند از پتانسيل‌هاي بالاي مردمي در راستاي مديريت خود بهره ببرند.

او خاطرنشان می‌کند: شهر قزوین از جمله شهرهاي بزرگ و مهاجرپذيري است كه مناطق شهرداري آن علاوه بر فاصله فيزيكي زيادي كه با يكديگر دارند، فواصل كالبدي- فضايي نيز در مناطق مختلف آن به خوبي مشهود است و ازآنجایی که شهرداری قزوین نهادی مردمی و دانش‌محور معرفی شده تا شهر تاریخی و فرهنگی قزوین را به شهری ایمن، شاداب، پایدار با رونق اقتصادی و جاذبه‌های گردشگری تبدیل کند و شهروندان قزوینی به عنوان موکلین برنامه‌ریزان و طراحان شهر از ظرفیت لازم برای آگاهی و توانایی لازم برای مشارکت مردمی برخوردار هستند؛ بنابراين اين شهر نيز نيازمند تصميم‌گيري محلي در خصوص مشاركت مردم در اداره امور شهري است.

به گفته این جامعه شناس، آنچه امروز توسعه و بهره وري خدمات شهري را تضمين مي‌كند، مشاركت كليه شهروندان در فعاليت‌هاي شهري است و رشد شتابان جمعيت شهر قزوین، هشداري است در زمينه احتمال بروز مشكلات مختص شهرهاي بزرگ، انواع نابهنجاري‌ها كه در شهرهاي ميليوني امكان وقوع دارد. ضمن آنكه ارائه خدمات به چنين جمعيتي به آساني از عهده يك سازمان و آن هم به صورت يك طرفه برنمي‌آيد؛ البته مشاركت عامه تضمين كننده اجراي بهتر خط مشي‌ها، انسجام جامعه شهري قزوین و حرمت آفريني براي تمام شهروندان است.

خسروپور اضافه می‌کند: اگر شوراي شهر و شهرداري بخواهد مردم را در اداره امور شهر دخيل کند، بر اساس ديدگاه‌هاي مختلفي كه در اين زمينه وجود دارد، دو راهبرد كلي پيشرو دارد: اول مشاركت جزيره‌اي و پراكنده و دوم مشاركت نظام يافته؛ از همین رو در حال حاضر مديران شهري قزوین از مشاركت مردم در اداره امور شهر مي‌توانند به شیوه‌های گوناگون بهره‌مند شوند و مردم به واسطه مسئولان شهری  نقش‌هاي مختلفي بر عهده گيرند و در مديريت شهر خود سهيم باشند.

===

اهمیت مشارکت شهروندان در اداره امور شهری بر کسی پوشیده نیست، در این میان جلب اعتماد مردم نسبت به فعالیت‌های شهرداری و همچنین افزایش سطح آگاهی شهروندان در مورد مزایای مشارکت در اداره شهر می‌تواند در تحقق این مهم راهگشا باشد.

تصاویر مرتبط