یکشنبه ۱۳۹۹/۰۷/۰۶

گپی با داود بهرا ، بازیگر سینما و تئاتر؛

حاجی فیروز جسارتم را زیاد کرد

ما همیشه مسیر زندگی مان را با عقل و درایت انتخاب نمی کنیم. گاهی اوقات یک اتقاق ساده و تصادفی ما را به جایی می برد که فکرش را نمی کردیم. بعد همان اتفاق می شود مسیر اصلی زندگی مان. داود بهرا که بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر است با اتفاقی ساده در نوجوانی در مسیر کار هنری قرار می گیرد. خیلی ها او را با شخصیت "حاجی فیروز" می شناسند. همان شخصیت سیاه با لباس قرمز که هنگام نوروز هر سال در برنامه های فرهنگی شهر دیده می شود.

چطور شد سر از  وادی هنر درآوردی؟

نوجوان که بودم، مثل خیلی از پسرها فوتبال بازی می کردم، دلم می خواست بعد از اینکه گل می زنم حرکت شادی چرخ و فلک بزنم و بلد نبودم. دوستم که ورزش ووشو کار می کرد گفت همراه من به تمریناتم بیا تا یاد بگیری. من رفتم و کم کم به ورزش ووشو علاقه مند شدم و بیشتر برایش وقت گذاشتم تا ورزش اصلی ام شد. در کنار آن دوستانم برایم فیلم‌های رزمی می آوردند و اینگونه من به فیلم هم علاقه مند شدم. تا اینکه اطلاعیه کلاس بازیگری را در مدرسه دیدم و آنقدر مشتاق بودم که صبح زود روز بعد به آدرس انجمن نمایش استان رفتم و کلاس بازیگری ثبت نام کردم و ادامه دادم.

البته از کودکی در خانه ما نمایش تعزیه بسیار مورد علاقه بود و خیلی وقت ها پدر و برادرم دیالوگ هایش را در خانه تکرار می کردند که در علاقه ام به هنر و داستان پردازی بی تاثیر نبوده است.

ورزش و هنر را چطور به هم مرتبط کردی؟

من همزمان هم به ورزش و مربیگری در ووشو پرداختم و هم به بازیگری در تئاتر و سینما. سبکی در ووشو هست که به نمایش های میدانی ارتباط دارد، چیزی شبیه هنر پرفورمنس، من هم که بازیگری تئاتر یاد گرفته بودم و از طرفی چند سال ووشو کار کرده بودم، ورزش های رزمی را به شکل میدانی و نمایشی و روایت داستان اجرا می کردم. اولین نمایش خیابانی را در سال ۹۱ در پارک ملت قزوین اجرا کردم.

استقبال مردم چطور بود؟

جمعیت زیادی جمع می شدند و علاقه مند به دیدن نمایش بودند. حتی خیلی از نوجوانان با دیدن این نمایش‌های خیابانی رزمی به سمت ورزش ووشو آمدند و ادامه دادند.

ووشو چه تاثیری روی شخصیتت گذاشت؟

درون مایه ورزش رزمی جوانمردی است و آن را آموزش می دهد. از طرفی در این ورزش تو ظاهرا جنگجو هستی؛ اما از درون در مسیر یاد گرفتن و رشد قرار می‌گیری.

سینما چطور به کارت اضافه شد؟

من چون بازیگری یاد گرفته بودم کم کم در چند فیلم کوتاه بازی کردم و جلوتر که رفتم دو فیلم با همان مضمون و فضای ورزش رزمی با نام های "برنده یا قهرمان " را در سال ۹۰  و "آزمون طلایی" را  در سال ۹۲ ساختم.

تو را با عنوان حاجی فیروز قزوین هم می شناسند. این شخصیت چگونه در مسیر زندگی ات قرار گرفت؟

خیلی اتفاقی بود. کسی که هر سال نقش حاجی فیروز را اجرا می کرد، یک سال نتوانست این نقش را بازی کند و چون من بازیگری آموخته بودم به من پیشنهاد اجرایش را داد.

برخورد مردم با شخصیت حاجی فیروز چطور بود؟

این شخصیت را دوست داشتند؛ اما در ابتدا بیشتر نگاه یک دلقک را به او داشتند. روایت های مختلف در خصوص این شخصیت برای گردشگران خارجی هم بسیار جذاب است. من تمام آثار و بناهای قزوین را با حاجی فیروز به گردشگران معرفی می کردم. برای آنها نمایش های تخت حوضی که به نمایش دلارته در اروپا نزدیک است، جذاب و دیدنی است.

در سفری هم که به چین برای معرفی هنر ایرانی داشتم با حاجی فیروز به صورت استندآپ کمدی برخی نمایش‌ها را اجرا کردم. همچنین عروسک مبارک را نیز به آنها معرفی کردم و آنها با شور و شوق زیادی استقبال کردند.

خودت چطور با حاجی فیروز خو گرفتی؟

من سعی کردم سطح حاجی فیروز را در فضای هنری رسمی تر کنم و به او کلاس و پرستیژ کاری بدهم. الان حاجی فیروز را یک دلقک نمی شناسند و به عنوان یک هنرمند نمایشی قلمدادش می کنند. این شخصیت آنقدر جذاب و مشهور شد که سال ۹۴  از شبکه مستند آمدند و فیلمی درباره حاجی فیروز و زندگی من ساختند.

حاجی فیروز جسارتم را زیاد کرد و به من قدرت ریسک پذیری داد.

در حال حاضر مشغول چه کاری هستی؟

در حال حاضر سعی می کنم بیشتر برای بازیگری در کارهای حرفه ای وقت بگذارم. اخیرا نقشی کوتاه در سریال "برف بی صدا می بارد" داشتم و می خواهم روی بازیگری سینما تمرکز بیشتری بگذارم چون به بازیگری خیلی علاقه مند هستم.

 

 

تصاویر مرتبط