روایتی از مال فروشهای پشت دروازه غربی
ردپای اصالت
میگویند وقتی پایتخت صفوی از تبریز به قزوین منتقل شد، ترکان دربار صفوی که همراه با پادشاه به قزوین مهاجرت کردهبودند، درغربیترین محله قزوین ساکن شدند؛ ازاینرو غربیترین محله شهر، اهالی ترک زبان دارد؛ آنجاکه نام گذرهایش را بدون ضمه و فتحه نمیتوان به راحتی خواند؛ «اَیری کوچه»، «قاطِره کوچه»، «قَوَهدان ملّه»، حتی «خیابان تبریز» که بهنظر میرسد به یاد شهر و دیارشان نامگذاری کردهاند. این محله در طول تاریخ آدمهای بزرگی داشته؛ مجتهد، عالم، هنرمند، خیّر، حتی اولین عکاس شهر هم ساکن این محله بوده، در این بین، تکیه مهمی هم داشته که همیشه مورد توجه و توسل اهالی بودهاست.
«میدان مال فروشها» یا همانکه به عربی «سوق الاغنام» به ترکی «قَُوی میدان» و به فارسی با اسم «گوسفند میدان» شناختهشدهبود، از اسامی این محله هستند که درواقع از نام میدانی گرفته شدهبودند که خارج از شهر قرار داشت و محل مبادله مالها یا همان چهارپایان بودهاست.آنطور که اهالی روایت میکنند، از سراسر شهر و حتی روستاهای اطراف در این میدان جمع میشدند و احشام خرید و فروش میکردند.
«قُوی میدان» با محلات دیمج، سرکوچه ریحان و راه کوشک مرز مشترک داشته و از سعدی جنوبی تا بازار آهنگرها بوده و با خیابان «امام خمینی(ره)» و کوچه «تبریز» از محلات دیگر جدا میشدهاست.
این محله وسیع آثار تاریخی متعددی داشته؛ چندین باب بازارچه، کاروانسرا، مکتبخانه و محکمه و... که مشهورترین آنها، آثار موقوفه «مولاوردیخان» است.
علما و هنرمندان
«آیتالله رفیعی» و «آقا سید محمدباقر قوی میدانی» از مجتهدان و علمای بزرگ دوره قاجار هم در این محله ساکن بودند. میگویند آقا سید محمدباقر، در فقه و اصول تسلط و جسارت زیادی داشت تاآنجا که با ناصرالدینشاه درشت صحبت میکرده و به گفته مهدی نورمحمدی، تاریخپژوه، شاه در نهایت در سفری به قزوین، در یکی از جلسات که ملاقاتی با بزرگان شهر بوده، با تندی جواب کلام جسورانه او را میدهد و مدتی بعد از این گفتوشنود آقاسید محمدباقر بر اثر افسردگی و از شدت غم و اندوه مرحوم میشود.
همچنین از دیگر علمای بسیار مشهور دوره قاجار در این محله «ملاعباس» است که سالها در جرگه صوفیان بوده و در حدود 40 سال کتابهای زیادی در مورد آنها نوشتهاست؛ اما بهیکباره از تصوف بیرون آمده و کتابهایی علیه متصوفه مینویسد.
همینطور در سرشماریهای مشاغل دوره ناصری در سال 1260 شمسی تنها کسی که دارای شغل عکاسی بوده، از ساکنان این محله بودهاست. در کتاب «تاریخ عکاسی در قزوین» نوشته مهدی نورمحمدی، در مورد این عکاس اینطور نوشتهشده: « عکاسی به نام «سید عبدالله مشهدی» در محله قوی میدان وجود داشته که از آثار او اطلاعاتی در دسترس نیست. شاید عکس برخی از خاندانهای شهر در عصر ناصری از کارهای او باشد.»
موقوفاتِ خانزادگان
در جنوب خیابان امام خمینی(ره) آبانبار، مدرسه و مسجدی به نام «خان» قرار دارد. تاریخ ساخت آبانبار را 1177 ه.ق نوشتهاند و در کتب تاریخی آمده که بانی هر سه بنا «مولاوردیخان» از بزرگان محله بودهاست. حدود یک قرن پس از ساخت، این بنا به دست نواده مولاوردیخان که اتفاقاً همنام او بوده، مرمتشدهاست.
در کتاب «مینودر» نوشته «محمدعلی گلریز»، روایات جالبی از مدرسه خان، در زمان برپایی تعزیه آمدهاست: «اسدالله خان معین الرعایا، فرزند نصرالله خان معین الرعایا، یکی از نوادگان مولاوردیخان که هم متولی و هم کدخدای محله گوسفند میدان بود، زمانی که حدود 12 سال سن داشت هنگام تعزیه خواندن بدون اینکه کسی متوجه شود، به داخل چاهی در مدرسه خان میافتد»؛ البته گفتهشده که عمق این چاه بیشتر از 40 متر بوده و در حدود 7 متر هم آب داشتهاست: «مدتی پس از غیبت کودک، به فکر او میافتند و هرچه میگردند او را پیدا نمیکنند و زمانی میگذرد تا متوجه میشوند که به چاه افتاده و عموی او آقاخان آقا [...] چون مغنی پیدا نمیکند، آشپز خود را به داخل چاه میفرستد و طفل را صحیح و سالم بیرون میآورند که حتی یک خراش هم به او نرسیده بود.» در مینودر از این اتفاق بهعنوان معجزه یادشدهاست.
در روایت دیگری به تعزیهخوانی در این مدرسه اشاره شده که معمولاً عده بسیاری برای تماشا روی پشتبام مدرسه با ارتفاعی حدود 14 متر میرفتند: «در یکی از سالها حسن نامی بهواسطه فشار جمعیت از پشتبام به زمین میافتد و عجب آنکه بدون اندک عارضهای فوراً برمیخیزد و مشغول دویدن میشود و به مردمی هم که در صحن مدرسه بودند هیچگونه آسیبی نمیرسد.»
محکمه «میرزای غلامرضای طبیب»، از دیگر موقوفات مولاوردیخان در محله قوی میدان است. میگویند در گذشته کسانی که درس حکمت میخواندند، درآمدشان از طبابت بوده؛ ازاینرو به طبیبان حکیم میگفتند و به شفاخانه محکمه.
نورمحمدی، درمورد بانی موقوفات قوی میدان میگوید: «مولاوردیخان از ایل ذوالقدر و از سرداران کریمخان زند بود و در دوره زندیه در این منطقه در قزوین ساکن شد.»
در قوی میدان هنوز کوچهای هست که «خانزاده» نام دارد؛ اهالی میگویند ساکنان این کوچه تا پیش از انقلاب، 8 برادر از نوادگان مولاوردیخان بودند که خانههایشان کنار هم بود. شغلشان خانزادگی بوده، یعنی آنقدر اموال داشتند که اداره کردن همانها تمام عمر وقت میبرده، موقوفات زیادی هم داشتند و همیشه به مردم کمک میکردند.
البته پس از انقلاب با از بین رفتن حکومت سلطنتی، بیشتر خانزادهها نام خانوادگیشان را تغییر دادند که اهالی معتقدند به دلیل فضای چپ زده آن زمان و رهایی از نگاههای سنگین به ثروتمندان، «معینی»، «ملاوردیخان»،«ثابت رفتار» و... را برای خود برگزیدند.
ملکمحمد قزوینی
برسردر آبانبار مولاوردیخان، در خیابان امام خمینی(ره) کتیبهای ارزشمند و نفیس با شعری به خط «ملکمحمد قزوینی» در مورد ساخت بنا و مرمت آن نصب شدهبود که درحال حاضر اثری از آن نیست.
مهدی نورمحمدی، ملکمحمد را بنیانگذار خط تزئینی در ایران میداند. این تاریخپژوه، حتی در کتاب «مرقع دلگشا» که به آثار ملکمحمد قزوینی پرداخته، او را پدر گرافیک در ایران دانستهاست؛ چراکه به عقیده او، در 200 سال پیش و زمانی که گرافیک شناختهشدهنبود، آثار ملکمحمد دارای مؤلفههای بصری گرافیکی بسیاری بوده که امروز و به تازگی در علم گرافیک از آن استفاده میشود.
به گفته نورمحمدی، از ملکمحمد قزوینی تنها 4 کتیبه بهجامانده که یکی از آنها سر در آبانبار مولاوردیخان قرار داشت. او در توضیح بیشتر میگوید: «متاسفانه دو سنگ این کتیبه که بهترین قسمت آن و شامل امضای ملکمحمد قزوینی بوده در حدود 10 سال پیش به سرقت رفت. چند ماه پیش هم ردیف دیگری از آن دزدیدهشد که درهنگام دزدیدن هم به آن آسیب وارد شد و هنوز آثاری از شکسته شدن آن در هنگام سرقت باقی است.»
ملکمحمد، از نوابغ هنری قزوین که حالا شهرت جهانی دارد، برخی از آثارش در موزههای خارج از ایران نگهداشته میشود؛ اما در زمان خودش شناخته نشد.
نورمحمدی میگوید: «او درامضای بیشتر آثارش نوشته: «بیقدر ملکمحمد»، «روسیاه ملکمحمد»، « بیچاره ملکمحمد» و... به این صورت از زمانه خودش شکایت میکردهاست.»
هرچند سند محکمی برای این ادعا نیست؛ اما برخی تاریخپژوهان معتقدند که بهاحتمالزیاد ملکمحمد قزوینی هم ساکن محله قُوی میدان بوده؛ چراکه در امضای کتبیهها کلمات ترکی بهکاربرده؛ مثل «بیردانه ملک محمد».
مَدخان بیک
تکیه محله گوسفند میدان، «محمدخان بیک» نام دارد. اهالی از گذشته به آن «مَدخان بیک» میگفتند و در حال حاضر مسجد بزرگی بهجای آن ساختهشدهاست. اهالی به آن اعتقاد دارند و آنجا نذر میکنند. گلریز در مورد این تکیه نوشتهاست: «درشیرینآباد، محله گوسفند میدان، اتاقی هست که خندو میگویند. کسانی که درد کمر و اینگونه کسالتها داشتهباشند، میروند آنجا نذر میکنند و میغلتند یا قل میخورند. معروف است نیازمندان بیشتر حاجتروا میشوند.»
داوود پشامی که کنار مسجد مغازه دارد، در مورد سنت غلتیدن بیماران و شفا گرفتنشان میگوید: «تا همین 5 سال پیش هم مسجد خادمی داشت که همسر او دعایی یاد گرفتهبود و زنانی را که بچهدار نمیشدند، در مسجد از این سر تا آن سر قل میداد و دعا میخواند.» به گفته او، بیشترشان هم حاجتروا میشدند؛ اما خادم عوض شد و خادم جدید دعا را بلد نیست.
پشامی که 68 سال سن دارد، از پدرش اینطور شنیده: «در جنوب این مسجد یک حمام بود به نام حمام مد خان بیک که از موقوفات تکیه بود؛ یعنی درآمد حمام صرف تکیه میشد»؛ البته پشامی خودش حمام را ندیده و تنها یادش هست که از کودکیاش اینجا زمین خاکی وسیعی بود.
او توضیح میدهد: «زمین خاکی که قبلا در آن حمام بود، تا کوچه جنوبی و غربی وسعت داشت. کسی دور این زمین را دیوار کشید و آن را تصاحب کرد و مدتی بعد این خانهها را ساخت و فروخت. پدر من هم ملک این مغازه را در دهه 40 از او خرید.»
گورستان غربی
در قسمت جنوبی قُوی میدان، نزدیک به خیابان کوروش، دو پیرمرد حدود 85 ساله، مقابل رودخانهای که در نواب جنوبی جاری است، نشستهاند. سید جلال حسین صدر و محمدعلی شهسواری میگویند اینجا نواب جنوبی است. در مورد اسم قدیمی میپرسم و بازمیگویند: «نواب.» تنها میدانند «مغلواک» کمی پایینتر است و «قُوی میدان» کمی بالاتر. از گذشته چیزهایی میگویند و یکدفعه یادشان میآید: «قدیم به اینجا سرکُلدُک میگفتند.» سرکلدک در نقشه تدوینشده در کتاب مینودر، درست در قسمت جنوبی قُوی میدان است و به گفته اهالی و آنطور که در سرشماری دوره ناصرالدینشاه آمده، بخشی از محله قُوی میدان بودهاست. برخی میگویند کلدک جایی است که در آن زبالههای شهری را آتش میزدند؛ اما شهسواری معتقد است کلدک جایی بوده که مردهها را دفن میکردند. او توضیح میدهد: «65 سال پیش که میخواستند مسیر رودخانه و خیابان را ایجاد کنند، زمین را کنده بودند و ما جمجمه و استخوانهای مردهها را همینجا، مقابل خانههایمان میدیدیم، حتی چند روزی استخوانها روی زمین ماند تا به اوضاع سامان بدهند.»
میگویند قبل از آنکه لدرهای شهرداری خیابان بکشند و کانال آب را بسازند، از مقابل دیوار خانههایمان تا رودخانه، فردی به نام «نعمت» گندم و جو میکاشت: « اینجا خیابان نبود، حصار تندکی بود و درست بهجای خانههای ضلع شرقی نواب جنوبی، دیوار شهر بود؛ حتی یکی از برجکهای دیدهبانی روی دیوار شهر بهجای خانه ما قرار داشت.» شهسواری ادامه میدهد: «دو مهندس سال 1351 حصار را تبدیل به قطعات مسکونی کردند و محل زندگی 42 خانوار شد. ما از روستا آمدیم و اینجا ساکن شدیم.» او می گوید که یک قطعه زمین 137 متری را 450 تومان از میرزا محمد تندکی خریده و ساخته: «از آن موقع اینجا هستم، همه کار هم کردم؛ ماستبندی، بقالی، بستنیفروشی، آسفالتکاری و...».
***
در مینودر به دروازه «باب رشت» به عنوان دروازه ضلع غربی شهر اشاره شده که میگویند در چهارراه فعلی به همین نام قرار داشته؛ اما اهالی میگویند یکی از دروازههای شهر در خیابان نواب بودهاست: «سر پل، همان پل در جنوب آهنگربازار که ماشینرو است و رودخانه از زیر آن عبور میکند.»
60 سالههای محل چیزی از دروازه به خاطر ندارند؛ اما حاج ابوالقاسم که 85 ساله است و 40 سال بیرون دروازه قهوهخانه داشته، یادش هست که این دروازه را دیدهبود. همینطور یادش هست که بیرون دروازه میدانگاه بزرگی بود که مرکز خریدوفروش گوسفند بود.
*
قُوی میدان، محله با اهمیت دوره صفویه و قاجار که بیشتر اهالی آن از طبقات بالای اجتماعی بودهاند، کمتر باغدار داشته و بسیاری از مشاغل مهم و کلیدی در ابتدا در این محله ایجاد شدهاست؛ اما ترکیب جمعیتی آن این روزها بسیار تغییر کرده و بیشتر اهالی اصیل محله را ترک کردهاند. ساکنان فعلی آن بیشتر از روستاهای اطراف و یا مهاجران کشور افغانستان هستند.
این روزها باور کردن شکوه و رونق گذشته قُوی میدان در کوچههای بیروح آن سخت است، دیگر کمتر ردی از دوران اوج آن به جا مانده؛ حتی آخرین نشانهی اصالت و هنر در این محله؛ یعنی کتیبه نفیس و تاریخی ملک محمد هم ربوده شده و اثری از آن نیست.
- با شهر فروشی مخالف هستیم
- من با روحیه تعامل به شهرداری قزوین آمده ام
- پیام شهر تریبون مستند عملکرد شهرداری قزوین است
- ادامه عملیات خشکه گیری و هرس درختان در قزوین
- طراحی مسیر جدید دوچرخه در انتهای بلوار آزادگان
- رفع خطر از نقاط پرخطر شهری از اولویتهای حوزه خدمات شهری است
- آغاز عملیات رویه سازی بتنی فاز دوم کمربندی نسیم شمال
- پروژه مجموعه ورزشی شقایق دو 20 درصد رشد فیزیکی دارد
- دوره آموزشی سیستم اطلاعات جغرافیایی پیشرفته در شهرداری قزوین برگزار شد
- اصحاب رسانه امروز رزمندگان خط مقدم جنگ نرم و آگاهیبخشی هستند
- افتتاح ۱۲ پروژه با اعتبار بالغ بر ۳۹ میلیارد ریال به مناسبت هفته گرامیداشت شوراهای شهر و روستا
- اعتبارات بازآفرینی شهری قزوین در سال 1400 جذب میشود
- تکریم نویسندگان موجب تشویق جامعه به کتابخوانی می شود
- آییننامه جدید طراحی معابر شهری ابلاغ شد
- رنگ آمیزی سرعتکاه ها و گذرگاه های عرضی عابرپیاده معابر
- پروژه تقاطع غیرهمسطح یادگار امام(ره) نیمه نخست سال آینده به بهره برداری می رسد
- بهره برداری و کلنگ زنی چند طرح عمرانی شهرداری قزوین
- بودجه یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری قزوین تقدیم شورای اسلامی شهر شد
- بازار بزرگ قزوین سنگفرش می شود
- خط کشی پارکینگ ویژه معلولان در محور شهیدمدنی تا بلوار معلم
- من با روحیه تعامل به شهرداری قزوین آمده ام
- آییننامه جدید طراحی معابر شهری ابلاغ شد
- رنگ آمیزی سرعتکاه ها و گذرگاه های عرضی عابرپیاده معابر
- رفع خطر از نقاط پرخطر شهری از اولویتهای حوزه خدمات شهری است
- پروژه تقاطع غیرهمسطح یادگار امام(ره) نیمه نخست سال آینده به بهره برداری می رسد
- بهره برداری و کلنگ زنی چند طرح عمرانی شهرداری قزوین
- آغاز عملیات رویه سازی بتنی فاز دوم کمربندی نسیم شمال
- اعتبارات بازآفرینی شهری قزوین در سال 1400 جذب میشود
- بازار بزرگ قزوین سنگفرش می شود
- ادامه عملیات خشکه گیری و هرس درختان در قزوین
- تکریم نویسندگان موجب تشویق جامعه به کتابخوانی می شود
- افتتاح ۱۲ پروژه با اعتبار بالغ بر ۳۹ میلیارد ریال به مناسبت هفته گرامیداشت شوراهای شهر و روستا
- بودجه یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومانی شهرداری قزوین تقدیم شورای اسلامی شهر شد
- خط کشی پارکینگ ویژه معلولان در محور شهیدمدنی تا بلوار معلم
- با شهر فروشی مخالف هستیم
- طراحی مسیر جدید دوچرخه در انتهای بلوار آزادگان
- پروژه مجموعه ورزشی شقایق دو 20 درصد رشد فیزیکی دارد
- اصحاب رسانه امروز رزمندگان خط مقدم جنگ نرم و آگاهیبخشی هستند
- پیام شهر تریبون مستند عملکرد شهرداری قزوین است
- دوره آموزشی سیستم اطلاعات جغرافیایی پیشرفته در شهرداری قزوین برگزار شد