جمعه ۱۴۰۰/۱۰/۰۳

گفتوگو با مرتضی نجفی، کارگردان و بازیگر تئاتر

تئاتر قزوین همیشه یک تئاتر جوان، پویا و سرزنده است

تئاتر در قزوین قصهای با روند و شمایل نمودار سینوسی است، با اوج و فرود و کشمکش و صعود... تئاتر قزوین زنده و پویا است، از آن رو که خاک صحنه دامنگیر است و هرچه تماشاگر سرش به جایی دیگری گرم باشد و هرچقدر نسلهای تربیت شده در تئاتر مهاجرت کنند ولی عاشقانی هستند که چراغ سالنهای غیر استاندارد تئاتر قزوین! را روشن نگه دارند و تماشاگران را به دیدن نمایش دلگرم. به بهانه برگزاری جشنواره تئاتر استان قزوین که هر آبان شور و شوقی در بین تئاترهای روشن میکند با مرتضی نجفی کارگردان، بازیگر و طراح صحنه گفتوگو کردم از نخستین مصاحبهام با او که برای ویژه نامه تئاتر جشنواره انجام شد بیش از 20 سال میگذرد، در تمام این سالها شاهد بودم مرتضی نجفی با علاقهای وصف ناشدنی دغدغهاش؛ تئاتر را پیگیری کرده و همواره موفق شده است. گواه آن حضور در شش دوره جشنواره بینالمللی تئاتر فجر است و کارنامهای پُرثمر از 30 اجرای نمایشی، سینمایی و تلویزیونی. البته که قفسهای از لوحها و نشانهای متعدد برای کسب عناوین برتر هم در کتابخانهاش به چشم میآید. باقی روایت را در این پرسش و پاسخ بخوانید از جمله موفقیت تازهاش در جشنواره تئاتر استانی را....

آقای نجفی! راه طولانی را طی کردهاید اگر اشتباه نکنم از خرمشهر تا قزوین، چطور به این نقطه رسیدید و چطور نمایش شد دغدغهتان؟

من متولد 28 خرداد 1355 هستم و در خرمشهر به دنیا آمدم پدرم نظامی و درجهدار شهربانی بود و دوران خدمتش را در خرمشهر سپری میکرد و در همین شهر ازدواج کرد و مادرم نیز دورگه خرمشهری- اصفهانی است. بعد از پنجسال که جنگ شد ما مهاجرت کردیم و در شهرهای مثل اصفهان، ایلام و اسلامآباد غرب و کرمانشاه زندگی کردیم. سال 80 به قزوین مهاجرت کردیم دلیلش هم نبود موقعیتهای شغلی مناسب بود. آشناییام با تئاتر مثل اکثر هنرمندان تئاتر در مدرسه و در دوران راهنمایی اتفاق افتاد. از سال 65 در اصفهان با تئاتر دانشآموزی آشنا شدم ولی از سال 70 تقریبا کار حرفهای را در زمینه کارگردانی و بازیگری تئاتر شروع کردم. بعد هم حضور در جشنوارهها اتفاق افتاد و اگر اشتباه نکنم از سال 70 تا 76 فقط بازیگری میکردم ولی برای نخستینبار اولین نمایشم  را در شهرستان اسلامآباد غرب کارگردانی کردم- آن زمان در این شهر زندگی میکردیم- سال بعدش به شهر تاکستان مهاجرت کردیم و سال 80 در قزوین ساکن شدیم.  در تمام این سالها  در شهرهای مختلف تئاتر کار کردم و امسال هفتمین دورهای است که در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور دارم. در بسیاری از جشنوارههای بینالمللی، ملی و استانی حضور داشتم و جوایز متعددی هم گرفتم.

اینکه چرا تئاتر دغدغه من شد، شاید برمیگردد به زمانی که تئاتری را در مدرسه دیدم و این حس را پیدا کردم که استعدادم در این زمینه است و متوجه شدم که میتوانم با این هنر به یک آرامشی برسم. کیف میکردم با تئاتر. دورههای مختلف هنری مثل نقاشی و خوشنویسی را میگذراندم و تقریبا هنرهای مختلف را تجربه میکردم ولی دغدغه اصلیام تئاتر بود و بازیگری.  با سختیهای زیادی هم دستو پنجه نرم کردم. خانواده مخالفت میکرد و یک دورهای به خاطر تئاتر سرکلاسهایم هم نمیرفتم و ترک تحصیل کردم ولی بعد درسم را ادامه دادم و کارشناسی ارشد بازیگری را هم گرفتم. شاید دوران کاریم در تئاتر کند گذشت و در دوران جوانی و نوجوانی زودتر از اینها میتوانستم در عرصههای بالاتر تئاتر کار کنم ولی به دلیل امکانات کم شهرستان اسلامآباد غرب و دوری از پایتخت _ تقریبا همه فضای حرفهای تئاتر کشور در تهران متمرکز بود _ و ما امکان رفت وآمد و ارتباط گرفتن با هنرمندان حرفهای را نداشتیم. آن زمان هم فضای مجازی و کامپیوتر هم نبود. شاید در طول سال یک یا دو کتاب برای مرکز هنرهای نمایشی شهر ما ارسال میشد و ما مدام آن کتاب را مرور میکردیم و میخواندیم.

بیش از بیست سال  است در تئاتر قزوین حضور موثر دارید، در کلیت این هنر را در قزوین چطور ارزیابی میکنید؟

میتوانم اینطور تئاتر قزوین را ترسیم کنم که تئاتر قزوین همیشه یک تئاتر جوان، پویا و سرزنده بوده و به دلیل نیروهایی که در این شهر کار میکنند. نسلهای مختلف مدام میآیند و مراحل حرفهایگری را طی میکنند و از این شهر میروند و در فضای حرفهای پایتخت مشغول میشوند و تعدادی جوان دیگر جایگزینشان میشوند. یکی از دلایلی که تئاتر قزوین را تئاتری جوان مینامم جشنواره تئاتر جوان است که سیزده چهارده سال ار برگزاریاش میگذرد و مختص جوانان و کسانی  است که تازه شروع به کار کردهاند و باعث میشود شور و نشاطی به تئاتر قزوین تزریق شود و نوجوانانی که فکر میکنند در این هنر استعداد دارند خودشان را در این جشنواره بیازمایند و به جامعه تئاتر حرفهای قزوین و کشور معرفی کنند و بسیاری از کسانی که الان کار حرفهای میکنند در دورههای پیش این جشنواره حضور داشتند. تئاتر قزوین به دلیل نزدیکی به پایتخت شرایطی دارد که خیلی از بزرگان سینما و تئاتر کشور زمانی در آن حضور داشتند ولی بعد مهاجرت کردند. البته شاید این اتفاق یکی از مشکلات این شهر باشد. ولی هر کس دوست دارد پیشرفت کند و در فضای بزرگتری فعال شود. تئاتر قزوین از حالت بومی خارج شده و یک سردرگمی هم در تئاترهایی که کار میشود وجود دارد و مثل شهرستانهای دیگر مثل بوشهر، بندرعباس، کردستان و ... نیست و هویت بومی خود را از دست داده. شاید هم از قبل نداشته و به آن فکر نشده و در این زمینه پژوهشی صورت نگرفته که از دل این پژوهشها یک کار بومی _ محلی و یا فولکلور در بیایید و بگویند این نمایش مختص استان قزوین است یا درباره استان قزوین است. در جشنوارهها و نمایشهایی که به روی صحنه میروند هم این را نمیبینیم من هم در این زمینه کار نکردهام و هنوز نمایشی که بتواند فرهنگ قزوین، مشاهیر قزوین و مردم قزوین را معرفی کند، نداشتیم.

تئاتر قزوین دورههای متفاوتی را طی کرده است دوران بسیار موفق و هم دورانی که دچار رخوت شده، به نظرتان چطور میشود به دوران پُرشکوه بازگشت، در کل رونق تئاتر در گرو چه عواملی است؟

اگر بخواهیم از منظر حضور تئاتر قزوین در جشنوارههای بینالمللی تئاتر را ارزیابی کنیم دهه 80 و 90 باشکوهترین دوران است و نسل جدیدی که در تئاتر قزوین فعالیت میکند حرفهایی زیادی در آینده نزدیک خواهد داشت و میتواند تئاتر قزوین را معرفی کند و مورد توجه تماشاگران خاص و عام قرار میگیرد و استادان تئاتر در جشنوارهها از این تئاترها یاد میکنند. تئاتر در چند دهه اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی  و همینطور به دلیل ورود فضاهای مجازی به زندگی مردم، تماشاگرانش را از دست داده ولی خود تئاتر راهش را ادامه میدهد و درست است که بچههای تئاتر سختیهای زیادی میکشند ولی با همه این سختیها کار میکنند و نمایش روی صحنه میبرند.

به نظر میرسد هنر تئاتر در قزوین بین دو عامل در کشاکش است، هنرمندانی پیگیر و فعال و نبود امکانات، درست است؟

گزینه زیادی وجود دارد که میتوان موجب رونق تئاتر شود. هم میتوان عوامل مادی باشد و هم معنوی، نیروهایی که تربیت میشوند و بحث آموزش و نوع نگاه ما به تئاتر که چگونه باشد و اصولا خواسته ما از تئاتر چه باشد. همه موثرند. اگر فقط میخواهیم نمایشی را روی صحنه ببریم و چهار نفر بیایند و ببینند و بهبه چهچه کنند یا که نه میخواهیم حرفی بزنیم و مشکلی را مطرح کنیم و در خصوص آن گفتوگو کنیم نظریه بدهیم و پژوهش کنیم. اینها عواملی است که میتواند تئاتر را رونق دهد اما عامل اصلی که تئاتر باید روی آن مانور بدهد و سرمایهگذاری کند حضور تماشاچی در سالنهای تئاتر است. مرحله اول از هنرمند شروع میشود باید سراغ متنی برویم که دغدغه خودمان و جامعه باشد متنی که جامعه بتواند با آن همذاتپنداری کند. در وهله دوم بازیگران و عواملی را انتخاب کنیم که تماشاچی بتواند تحملش کند. یکی از عواملی که نمایش را موفق میکند این است که تماشاگر سرگرم شود. حرفت را میزنی و نقدت را هم مطرح میکنی اما با ساختار محکم بازیهای خوب و کارگردانی درست. و مهمتر از آن تبلیغات مناسب است تماشاگر را باید راغب کرد که به تماشای کار بیاید. در این حوزه در قزوین مشکل داریم. یک بخشش به دلیل نبود بودجه کافی است و مسئله مهمتر این است که ما در این شهر سالن استاندارد نداریم. یعنی وقتی میگویم نداریم اغراق نکردم. سالن علامه رفیعی از استاندارد دور است. سالن انتظار ندارد ، نور ندارد ، آگوستیک نیست و مشکلات سختافزاری سالن زیاد است. امسال و سال گذشته آقای دکتر اسماعیلی که به نظر از بهترین مدیرانی بوده که در این سالها در اداره فرهنگ کار کرده کمک کردند که در مجتمع ارشاد یک پلاتو بسازیم اگر کمکهای ایشان نبود این پلاتو هرگز ساخته نمیشد. پلاتویی که میتوان برای اجراهای تک نفره و دو نفره از آن استفاده کرد. شهرداری هم در کنار پارک ملت یک مجموعه را میسازد که هنوز تکمیل نشده امیدوارم این مجموعه به دست تئاتریها سپرده شود. به هرحال تئاتریها سالهاست که مستاجرند و دوست دارند یک خانه از خودشان داشته باشند و این خانه ماست.

از نمایش تازهتان بگویید که به تازگی در جشنواره تئاتر استانی به رتبه اول دست یافت، بعد از نزدیک به دو سال دوری از صحنه بازگشت موفقیتآمیزی بود؟

ما یعنی گروه «تئاتر نگاه نو « سال‌‌هاست در کنار هم کار میکنیم و یکی از حرفهایترین گروههایی هستیم که در سطح کشور فعالیت میکند گروه ما کاملا خودکفاست. تمام متنهایش که در جشنواره فجر پذیرش شده در گروه نوشته شده، نویسنده دارد و نویسندگان با گروه تعامل دارند مدام متن تولید میکنند آقای حامد مکملی که افتخار دارم چندتا از متنهایش را کارگردانی کردم، آقای مهدی خدایی و خانم حمیده وحیدی از نویسندگان گروه هستند، در گروه ،کارگردان و طراح لباس و طراح صحنه و طراح گریم داریم .گروه هم خودکفاست هم همدل.

امسال هم گروه نمایشی نگاه نو با سه اثر در جشنواره تئاتر استانی شرکت کرد: نمایش کوف بور به نویسندگی و کارگردانی دوست خوبم آقای حامد مکملی، نمایش پروانه الجزایری به کارگردانی آقای سعید شیخی و نمایش زندگی سگمرده به نویسندگی حامد مکملی و کارگردانی بنده در جشنواره حضور داشت.  نمایشنامه «زندگی سگمرده» ، حدود سه ماه پیش تکمیل شد و تمرین را شروع کردم و توانستم یک تجربه جدید و تازهای داشته باشم. تقریبا 90 درصد از بازیگران این نمایش شاگردان خودم هستند و برای اولینبار روی صحنه حضور دارند این چالش برایم جذاب بود. در این سهماه تمرینات فشردهای را با این دوستان انجام دادیم که نمایش را به جشنواره استانی برسانیم. نمایش هم برای معرفی به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزیده شد و رتبه کارگردانی اول، طراحی صحنه اول، بازیگر اول -آقای پیام نوروزی _ و تقدیر از طراحی لباس و همینطور گریم و نویسندگی اول را به دست آورد.

 

پاندومی و تعطیلی تمام فعالیتهای فرهنگی هنری چه تاثیری روی جامعه گذاشته، راهکاری میتوان اندیشید برای مواقع این چنینی؟

از سال 98 که کرونا وارد ایران شد تئاتر هم بینصیب نماند سالنها تعطیل شد تمرینات تعطیل شد و هنرمندان همه خانهنشین شدند و بخش زیادی از هنرمندانی که خانهنشین شدند کسانی بودند که شغل اصلیشان تئاتر بود و شغل و درآمد دیگری به جز تئاتر نداشتند. از نظر مالی بسیار متضرر شدند و دولت بسیار جزیی به آنها کمکهای کرد. اما هنرمند جدا از بحث مالی وقتی تئاتر کار میکند انگار زندگیاش جریان دارد و زمانی که کار هنری نمیکند؛ زندگیاش متوقف شده است و درجا میزند و این برای یک هنرمند میتواند مرگ موقت باشد. ما هم در این یکی دو سه سال تقریبا جسته گریخته تمرین میکردیم کرونا میگرفتیم خوب میشدیم و مشکلاتی زیای داشتیم بعضی از دوستانمان از جمله استاد ناصر ایزدفر را در این دوره از دست دادیم که بسیار ناراحت کننده بود. آقای ایزدفر بزرگ تئاتر بود و بسیار دوستش داشتیم. بخش زیادی از تئاتر قزوین را مدیون ایشان هستیم امیدوارم روحشان شاد باشد. در حال حاضر هنرمندان کار میکنند با تمام موانعی که کرونا به وجود آورده، در واقع دارند میجنگند. از کرونا جنگیدن را آموختیم. پارسال هم در جشنواره تئاتر فجر حضور داشتیم با نمایش «کمین ژاله» به نویسندگی و کارگردانی آقای حامد مکملی. که دوران اوج کرونا بود. ما با حفظ تمام پروتکلها تمرین میکردیم. با ماسک بسیار سخت بود. کار را به جشنواره رساندیم و جایزه ویژه هیات داوران را گرفت که افتخاری است برای تئاتر قزوین.

کرونا تجربه خوبی میتواند باشد شاید این تنها بیماری همهگیر نباشد و زمانی بیماری دیگر با نامی تازه بیایید. از حالا باید به فکر باشیم و از تجربه این سالها استفاده کنیم البته تاریخ نشان داده است که ما کلا فراموش کاریم و منتظر میمانیم که اتفاقی بیفتد آن وقت به فکر میافتیم که چارهای برایش بیاندیشیم. امیدوارم آیندگان از گذشتگان که ما هستیم درس بگیرند و راحتتر با این قضیه کنار بیایند.

تصاویر مرتبط